


سعی کن دوباره از تگرگهایی که آروم آروم رو سرت میخورن لذت ببری و اونها رو با سنگسار کردن حلاجها و سرهایی که بیگناه بر دار شد و زبانهایی که از حلق بیرون کشیده شد مقایسه نکنی.
الآن عصر خشونت و عقاید خشک خداشناسان از خدا بی خبر نیست.
الآن دوران بر دار شدن حلاج و مظلومیت حسین و عذاداری به خاطر جانباختگی زرتشت و محمد و مسیح در راه هدفشون گذشته. ما میتونیم به خاطر از دست دادن مظلومها اندوهگین نباشیم و تاریخ رو تکرار نکنیم و خوبیهای موجود رو ببینیم و اونها رو یزیدوار نابود نکنیم.
الآن دوران مهر و دوستی و اندیشه ها و گفتارها و کردارهای نیکی هست که از این بزرگواران بر جا مونده... همون چیزهایی که سالهاست که در بایگانی قلب و روح ایرانیان پنهان شده.
ما میتونیم به جای آبیاری علفهای هرز کینه و نفرت گلهای عشق و مهر و دوستی رو پرورش بدیم به خودمون و دوستانمون مهربانی رو بیاموزیم.
همه خوبیم.... اگر بخواهیم خوبی همدیگه رو ببینیم و شکوفا کنیم. ولی اگر با عینک نفرت به دیگران نگاه کنیم همه تنفر انگیز تر از آنچه هستند خواهند شد.
اعتماد سر چشمه مهربانی است .
به یاد میارم که آقای دکتر آزمندیان میگفتند:
اگر ما نتونیم این دنیا رو برای خودمون به بهشت تبدیل کنیم لیاقت زندگی در بهشت واپسین رو هم نخواهیم داشت.
روزی دروغ به حقیقت گفت : مــــیل داری با هم به دریـــا برویم و شنـــا کنیم ، حقیقــت ساده لــوح پذیرفت و گول خورد . آن دو با هم به کنار ساحل رفتند ، وقتی به ساحل رسیدند حقیقت لباسهایش را در آورد . دروغ حیلــــه گـــر لباسهای او را پوشید و رفت . از آن روز همیشه حقیقت عــــریان و زشت است ، اما دروغ در لبــــــاس حقیقت با ظاهری آراسته نمایان می شود
عشق
هر زمان که عشق به شما اشارتی کرد در پی او بشتابید هر چند راه او سخت و نا هموار باشد هر زمان بالهای عشق شما را در بر گرفت خود را به او بسپارید هر چند تیغ های پنهان در بال و پرش ممکن است شما را مجروح کند و هر زمان عشق با شما سخن گوید او را باور کنید هر چند دعوت او رویاهای شما را چون بلاد مغرب در هم کوبد و باغ شما را خزان کند زیرا عشق چنانکه شما را تاج بر سر می نهد به صلیب نیز می کشد و چنانکه شما را می رویاند شاخ و برگ شما را هرس خواهد کرد عشق با شما چنی رفتارها می کند تا به اسرار قلب خود معرفت یابید و بدین معرفت با قلب زندگی پیوند کنید و جزیی از ان شوید آرزو کنید که رنج بیش از حد مهربان بودن را تجربه کنید آرزو کنید که زخم خورده ی فهم خود از عشق باشید و خون شما به رغبت و شادی بر خاک ریزد "
پیامبر- خلیل جبران