قاصدک حرف دلم را تو فقط می دانی ، نامه عاشقیم را تو فقط می خوانی ، قاصدک هیچ کس با من نیست ، همه رفتند ، تو چرا می مانی ؟؟
در سینه تو اقیانوسی است رو به سرزمینی که من در آن به روشنایی ایستاده ام،در سینه ی تو اقیانوسی است که مرا به اعماق خود می کشاند.
در کمرگاه تو پلی برای پهلو گرفتن من است که از سفرهای دور و دراز به خانه باز
می گردند.